انسان های با شرف و آگاه مثل کوه ثابت می نشینند و با ارزش سخن وا می کنند همانطور که طلا وقتی از خاک بیرون می آید غوغا می کند .
آری دانایی آدمی به قدرت صدای او نیست به عظمت گفتار اوست چرا که غرش شیر از هزاران آهنگ شیرین ترو جذاب تر است دهان دوختن یعنی زیبا سخن گفتن یعنی به جا نه هرجا سخن مانند شمع است ماندنش امید و سوختنش سوختن جان است
شخص در حرف مانند آبیست که نه باران می شناسد نه طوفان حرکت می کند و در باتلاق کویرها ساکن می شود انسان هم این چنین است گاهی در جمع با کلماتی بیصدا در قلب خود عظمت خود را شمارش می دهد و گاهی در همان جمع با جمله ای زجر آور جانش را به مرز بی وجودی می کشاند
آری ای زبان، سخن را خالق زیبایی باش
نه دشت نه دریا ذهن را جمله بیدار باش
در خموشی جستن نکته ها کن
عزم سخن چاره مشکلات کن .
دوست عزیز امیدوارم موفق باشی 💔💔